×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

gegli

نبض زندگی

× شاد بودن، تنها انتقامی است که میتوان از زندگی گرفت ارنستو چه گوارا
×

آدرس وبلاگ من

underrain.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/djasi

Access to the friends list is not allowed for anyone

مردم چه می گویند !

 
می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت:
 چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...
 
می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی!
 پدرم گفت: چرا؟...مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...
 
به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط ریاضی!
گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...
 
با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم.
 گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...
 
می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی.
 گفتم: چرا؟...گفتند: مردم چه می گویند؟!...
 
می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من.
 گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...
 
اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!...
گفتم: چرا؟... گفت:مردم چه می گویند؟!...
 
می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. زنم گفت: خدا مرگم دهد.
 گفتم: چرا؟... گفت: مردم چه می گویند؟!...
 
بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی.
گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...
 
بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند، ازدواج کند
 
...........
 
 
می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید.
 
 دخترم گفت: چه شده؟...گفت: مردم چه می گویند؟
!...
 
 
مُردم.....
 
برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت. خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می‏گویند؟!...
 
 
از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...
 خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند.
 
 
حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه کرده ام و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نیست: مردم چه می گویند؟
!...
 
مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، لحظه ای نگران من نیستند
یکشنبه 7 اسفند 1390 - 7:46:31 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


آرامش سنگ يا برگ


حسين پناهي...............


هيچوقت زود قضاوت نکن


عزیزم تو سیگار می کشی ؟


کنکور متأهلین


من از کجا اومدم


پيشگويي دسامبر 2012


جان لنون


اشـــــــک یک زن


بياد همه پدرهاومادرها............... نامه ای به فرزند


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

165686 بازدید

9 بازدید امروز

69 بازدید دیروز

543 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements